جستجو در:
نتیجۀ تاریخ جهان از ادوار باستان تاکنون، حضور نخبگان رسمی (حکومتی) و نخبگان غیررسمی (غیرحکومتی) را تجربه کرده است. بااینحال، اصطلاح و تعریف علمی واژۀ نخبگان را اروپاییان مطرح کردهاند با این توضیح که همۀ جوامع، اعم از جوامع تمامیتخواه و جوامع آزاد، به استفاده از نخبگان رسمی ناگزیر هستند. جوامع بسته و غیردموکراتیک بهدلیل انسداد سیاسی، از پدیدۀ گردش نخبگان مانع میشود. مدار بستۀ حاکمیت بلافصل نخبگان رسمی موجب ناکارآمدی نخبگان سیاسی و مطرحنشدن ایدههای نو و در یک کلام، مانع از برقراری تعادل اجتماعی میشود. ناکارآمدی نخبگان سیاسی ازیکسو و ارتقای منزلت و پایگاه اجتماعی نخبگان غیررسمی ازسویدیگر، ثبات سیاسی و اجتماعی جامعه را دستخوش ناآرامی و آشوبهای اجتماعی میکند.
در این پژوهش، نگارندگان به عامل اصلی ورود نخبگان به دایرۀ حکومتی در دورۀ قاجار و پهلوی پرداختهاند. همچنین، سعی کردهاند با روش تاریخی و طبق نظریۀ نخبگان موسکا، دربارۀ نخبگان رسمی دورۀ قاجار به این نتیجه برسند که عامل اصلی ورود آنان به دایرۀ نخبگان حکومتی، پیوند خانوادگیشان با شاهان قاجار و دربارۀ نخبگان رسمی دورۀ پهلوی دوم نیز ارتباط خویشاوندی آنان با یکدیگر موجب ورودشان به حوزۀ نخبگان حکومتی بوده است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |